شنبه 85/6/11 ساعت 5:15 عصر
i شعر
جرم دل چیست بگو!
که در آن چشم سیاهت گم شد
و از آن لحظه که رفتی پژمرد
ومرا با خود برد
ومرا با خودبرد به فراسوی خیال
به همانجا که پر از آرزوهای محال
و شکست سنگ نگاهت دل را
و من و غربت و تنهاییها
و تو و قصه ی چشمان سیاه
و من و یک دل افتاده به چاه
که حکایت ز تو و چشم تو داشت
و چه سخت است برایم دوری
چه کنم بی تو بگو
تلخی غربت را......؟!
نوشته شده توسط: احسان
نوشته های دیگران ()
*******
************
*********************************
************
*******
i لیست کل یادداشت های این وبلاگ
با بزرگان:
[عناوین آرشیوشده]
*********************************